ولنتاینه یا وِلَن تایم؟! چرا اینجوری شده همه چی؟! چرا همه ش توی کافه اینور اونور وِلین؟! آقا درسته عشق خرابه نشینی و آوارگی داره ولی مقصود از اون چیز دیگه ست! اونجا که شاعر میفرماید: "از خانه به ویرانه تکرار سلوکم شد" منظورش اون خراب شده هایی که شما میرین نیست! همچی تاریک انگار خون آشام قراره بیاد بشینه سر میز نور بخوره بهش پت میشه! 

در ادوار قبل مشکل عشق مشکل زمان بود! مثلا این سنش زیاد بود اون کم، این دیر رسید اون پرید، این زود اومد اون دیر یا از این مشکلات ولی الان وضعیت جوری تنزل پیدا کرده که مشکل از زمان با یه گام بلند در حدی که پاها باید کامل باز شه، جهش کرده به مکان! یعنی این که حالا کجا بریم؟! چون همه هم افسرده همه هم سرخورده فقط از نور شدن بیزار و آدمای شب کار و بدنای داغ در حد تب دار و ذهنای به هم ریخته و بیمار و پشت به پشت هم برای هضم بن بست های فلسفی فقط شامپاین و سیگار و پوستر گاندی و شجریان به دیوار و . . . خلاصه که همه دنبال کنج عزلتی ناب و تاریکن که فقط بمالن . . . نه چیزه . . ببالن! یعنی به این عشق و علاقه و این حجم از پایبندی ببالن!

اونوقت این همه ای که میبینین سرخوشن و خرسند، میرن لب خزر با روغن نباتی و مایو آفتاب میگیرن میزارن اینستا، کیک و نوشابه میخورن و عکس ماکان‌بند به دیوارشونه و فقط هیراد گوش میکنن منم! همه ش منم! یه عالمه منم! اونی هم که سر به زیره و فقط به پایینتون نگاه میکنه، بعد یه ماه و 3 دور ولتون میکنه در پناه خدا منم! اونی هم که چشمش به جیب پسراست و بعد دو سه بار کافه و رستوران و اینور و اونور و کادو و . . . میره سراغ سوژه ی بعدی فزه‌ست! 

آخه خرس به هم کادو میدین؟! خو د آخه گریزلی تو اخلاقتو درست کن از سطح خرس بیا به شامپانزه نزدیک شو خرس عروسکی بخوره تو سرت!

همچین دست تو دست هم وسط پیاده رو آروم و آهسته راه میرن انگار وسط یکی از راه های فرعی یکی از جنگل های گمنام یکی از استان های شمال کشور که تا فاصله ی 3 کیلومتری به جز خزه و جلبک فقط پشه هست دارن قدم میزنن! د آخه کوالا، ما مثل تو نیستیم عجله داریم قسمتای تنگ پیاده رو دستش رو ول کن دو دیقه موازی ش قدم نزن پشتش برو هم ما رد شیم هم تو مستفیض! قل میدم اگه دستشو ول کردی و دزدیدنش خودم بیوفتم دنبال کاراش سریع پیدا شه!

بعد حالا خدا نکنه توی مترو، پارک، اوتوبوس، تاکسی یا هرجای دیگه ای ثابت شن فقط! یعنی همینا! فقط ثابت شن! جوری با هم دیگه مغازله میکنن که درختای پارک لاله اونقدر بی حیا گرده افشانی نمیکنن! بعد میگن چرا گشت میگیره! خب من از بیخ با گشت ارشاد مخالفم ولی آخه خرس قطبی اون کاری که تو داری میکنی توی سینمای بالیوود و هالیوود و شبکه ی کیش هم حتی هنوز قفله! یعنی موقع این کارا به گربه زل بزنی باز لااقل یه ذره هولش میشه ولی اینا چنان با خیال راحت ادامه میدن به کار خودشون که اصلا انگار فوتوشاپه، اصلا نمیشه! حالا بعضیا حیاشون بیشتره، شعورشون کمتر میرن سینما! 

یعنی جوری در هم میرن و اینا که بعدش میشن مصداق بارز جایی که شاعر میفرماید: "من خودم آمدم انگار تویی در من بود . . ."

بعد یه زمانی یارو دست کم ادای عاشقا رو در میاورد یه جوری بود آدم خوشش میومد! یعنی چمیدونم میشست تو پیکانش یه هایده پلی میکرد میرفت جاده چالوس! الان میشینه تو پراید یه نخ لایت میگیره دستش میگیره دستش و میره توی دود و دم خیابونا دور دور و خواننده هم با یه صدایی . . . چی بگم کار به صداش ندارم، داره میخونه وقتشه که شماره‌ت رو بگیرم و زنگ بزنم!  یعنی با این وضع عشاق آدم ترجیح میده جهان پر از آدمای خونخوار و زامبی و عوضی باشه ولی عاشق نبینه! 

ارتور موزیک,موزیک ارتور,ارتور,موزیک,دانلود اهنگ جدید,فیلم و اهنگ جدید,اهنگ,موزیک,دانلود موزیک جدید,موزیک قدیمی,دانلود اهنگ قدیمی,دانلود البوم جدید,البوم

نظرات شما عزیزان: